برای تو که ثمره ی یه عشششششق بینظیری

واکسن چهار ماهگی

1397/8/29 11:55
نویسنده : مامان سمانه
179 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آروین کولولو,/ بقول ارغوان/ 

فرشته ناز مامانی,پسر گلم بیستم این ماه واکسن چهار ماهگیتو زدی و دو روزی بیحال بودی و یکم تب داشتی,وقتی پاهات و تکون می دادی دردت می گرفت و گریه میکردی,بمیرم الهیخطا

از واکسنت دو سه روزی که گذشت ,سرما خوردی اونم برای اولین بار,, وای وای واااای سرفه میکردی چجوری,بمیرم الهی ... صب جمعه ۲۶ آبان وقتی از خواب بیدار شدی قیافت معلوم بود که بی حالی ,سرفه های شدید ,آبریزش از بینی و یکم گرم بودی ,, من و بابایی ام خیلی ناراحت بودیم از حالت,بابا امیر گفت آماده شید تا بریم تهران بیمارستان کودکان,از طرفی شب هم دعوت بودیم تولد دو سالگی ارغوان خانوم,دیگه کلی وسیله و لباس داشتیم تا جمع کنیم برای شب هم,یه دو سه ساعتی طول کشید تا آماده آماده بشیم و بعد راه افتادیم که بریم,کلی توی ترافیک اتوبان امام علی موندیم و بالاخره رسیدیم بیمارستان کودکان حضرت علی اصغر, بعد از کلی ماتلی نوبتمون شد و سه تا دانشجو که در حال آموزش بودن داخل اتاق دکتر بودن ,من و بابایی خیلی عصبانی شدیم ولی کاری هم از دستمان بر نیومد مجبور بودیم تحملشون کنیم و آخر سر هیچ کاری برای آروین ما نکردن,,خسته نباشن واقعا با این بیمارستان فوق تخصصی شون,,

شب هم چون ما بیمارستان خیلی ماتل  شدیم متاسفانه نتونستیم بریمتولد ارغوان عمه خطا

فردا شنبه  خیلی بیحال تر از دیزوز شده بودی ههمش گریه میکردی و اصلا نمیخندیدی  اون روز  دکتر خودت  بود و با بابایی بردیمت پیشش و گفت ویروس سرما خوردگیه,نگران نباشید  دو تا شربت و قطره بینی داد و اومدیم خونه,خدارو شکر داروها و خوردی خیلی حالت بهتر شد..

تو این ماه وزن پسرم ۶۹۰۰ بود و قدش ۶۶, قربون قد و وزنت شم الهی زندگیم محبت

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)