برای تو که ثمره ی یه عشششششق بینظیری

۶ و ۷ ماهگی آروین کوچولو

1397/11/24 18:14
نویسنده : مامان سمانه
138 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند و عسلم, شیرینی زندگی

امیدوارم  خوب باشی آروم جونم😍

میخوام خطرات این دو ماه شیرین تو با هم بنویسم عزیز دلم.

روزهای قشنگ با تو بودن اینقدر شیرین و لذت بخشه که هر چی ازش بگم بازم کم گفتم,

از واکسن شش ماهگیت بگم که خیلی راحت بود و پسر قشنگم اصلا اذیت نشد خداروشکر.. خانم دکتر بهم گفت که کم کم غذای کمکی و شروع کن ولی پسرم از چهار ماهگی به بعد پوره و فرنی میخوردی که ما فقط سوپ و از ماه ششم شروع کردیم,خیلی ماشالله سوپ دوست داری و خوب میخوری,البته مامانی ام خیلی پر ملات و درست  حسابی برات درست میکنه,سوپ نیست معجونه 😂

صبحا ساعت ۱۰ از خواب بیدار میشی و مامانی بهت پوره میده میخوری بعد یه چرت دوباره میزنی ,بیدار که میشی نهار سوپ میدم میخوری

, باز بعد ظهر که از خواب عصر بیدار شدی فرنی میخوری و برای شام هم دوباره سوپ نوش جان میکنی, اینم از برنامه غذایی روزانه گل پسرم😘

تو شش ماهگی وزنت ۶۷۰۰ بود که خانم دکتر گفتن یکم پایینه.. 

تو هفت ماهگیت مامان یه روز شمارو برای اولین بار گذاشت پیش مامان شهناز و رفت بازار برای خرید,اون روز پسر گلم آقایی کرد و بیشتر روز خواب بود تا غروب که مامانش اومد,زن دایی سولماز دستش درد نکنه کمک مامان جون کرده بود و پیش شما مونده بود تا مامانی برگرده..

اون شب که تاریخش ۱۴ بهمن ۹۷ بود برای اولین بار نشوندمت و توام خیلی راحت و ریلکس نشستی,اینقدر ذوق کردم با حانیه و حلما برات شعر میخندیم و دست میزدیم توام به ما نگاه میکردی و می خندیدی,الهی قربون خنده هات شم😘

عاشق بابا جونی, بابا طاهر اینقدر باهاش رابطه ات خوبه که وقتی چشمت بهش میوفته بال بال میزنی که بیاد بغلت کنه, وقتی میریم اونجا دیگه نه من نه بابا امیر و دیگه تحویل نمیگیری فقط با بابا جونی..

با دهنت صداهای قشنگ در میاری,مثله, عه , س, ز, قربون حرف زدنت شم الهی😘

کی بزرگ میشی و این دل نوشته هامو میخونی مرد کوچولوی من, دوست دارم بدونم چه حسی داری وقتی این پستا رو میخونی.. عاشقتم عزیز زندگیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)